اگر دروغ رنگ داشت...

متن مرتبط با «خاطرات» در سایت اگر دروغ رنگ داشت... نوشته شده است

خاطرات کودکی نبرد !

  • یک روز صبح سرد در سرمای شدید مونیخ المان من کودکی 8 ساله بودم لباس هایم هم انقدر گرم نبود که بتوانم تحمل کنم خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود منو خواهرو برادر و مادرم زندگی میکردیم من برادر بزرگتر بودم مادرم از سرطان سینه رنج میبرد تا اینکه انروز صبح نفس کشیدنش کم شد اشک در چشمانش جمع شد نمیدانست با ,خاطرات,کودکی,نبرد ...ادامه مطلب

  • خاطرات دوست داشتنی

  • سلام به دوستان گل ،امیدوارم حال همگی خوب باشه... تو این پست قراره ما خاطرات شاد گذشته رو واسه هم تعریف کنیم و در کنار هم یه جو شاد و دوستانه بوجود بیاریم امیدوارم که همگی همراهی کنن:) با تشکر:),خاطرات دوست داشتنی,خاطرات دوست داشتنی من ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها