اگر دروغ رنگ داشت...

متن مرتبط با «میخوام کودک باشم» در سایت اگر دروغ رنگ داشت... نوشته شده است

خاطرات کودکی نبرد !

  • یک روز صبح سرد در سرمای شدید مونیخ المان من کودکی 8 ساله بودم لباس هایم هم انقدر گرم نبود که بتوانم تحمل کنم خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود منو خواهرو برادر و مادرم زندگی میکردیم من برادر بزرگتر بودم مادرم از سرطان سینه رنج میبرد تا اینکه انروز صبح نفس کشیدنش کم شد اشک در چشمانش جمع شد نمیدانست با ,خاطرات,کودکی,نبرد ...ادامه مطلب

  • پند عالم به کودک !

  • #عالمی مشغول نوشتن با مداد بود ... کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت : مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم، می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی ...!!! پسرک تعجب کرد ...!!! چون چیز خاصی در مداد ندید. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • میخواهم کودک باشم!

  • بدین وسیله من رسما از بزرگسالی استعفا میدهم ؛و مسئولیت های یک کودک هشت ساله را قبول میکنم ! میخواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا یک هتل پنج ستاره هست! میخواهم فکر کنم که شکلات از پول بهتر است چون میتوانم آن را بخورم ! میخواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم و با دوستانم بستنی بخورم! میخواهم درون یک چاله آب،بازی کنم و بادبادک خود را در هوا پرواز دهم ! میخواهم به گذشته برگردم،وقتی همه چیز ساده بود،وقتی داشتم رنگ ها را ،جدول ضرب را،و شعرهای کودکانه را یاد میگرفتم ،وقتی نمی دانستم که چه چیزهایی نمیدانم و هیچ اهمیتی هم نمیدادم! میخواهم فکر کنم که,میخواهم کودک باشم,میخوام کودک باشم,دلم میخواهد کودک باشم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها